Hesperian Health Guides

توافقنامههای تجارتی و قانون بینالملل

در این فصل:

توافقنامههای تجاری مقرراتی را ایجاد میکند که بر اساس آن دولتها تجارت خود را فراتر از مرزها انجام میدهند. اکثر موافقتنامههای تجارتی محدودیتهایی را که دولتها میتوانند برای شرکتها اعمال کنند، محدود میسازند. قوانینی که از مردم و محیط زیست محافظت میکنند منحیث موانعی بر سر راه تجارت تلقی میشوند، بنابراین بسیاری از شرکتها و دولتها روی توافقنامههایی مذاکره میکنند که به عوض آوردن بهبود، ستندردها را کاهش میدهند.

برخی از موافقتنامههای تجاری و الزامات عضویت در سازمانهای تجارتی، دولتها را از اتخاذ و اجرای سیاستهایی که از محیط زیست و صحت عامه محافظت میکنند، باز میدارد. سازمان تجارت جهانی (World Trade Organization – WTO) ستندردهایی را برای شیوههای تجارت جهانی تعیین میکند و سیاستهای ملی تجارتی را تنظیم میکند. اگر کشوری عضو سازمان تجارت جهانی باشد، قوانین ملی آن باید از قوانین سازمان تجارت جهانی پیروی کند.

نمایندگی کارگران در سازمان تجارت جهانی منصفانه نیست. اتحادیههای کارگری بینالمللی از سازمان تجارت جهانی درخواست کرده اند که ستندردهای کار سازمان بینالمللی کار را بپذیرند و با گنجانیدن موضوع حقوق کارگر در سیستم تجارت جهانی، حقوق کار و کارگر را ارتقاء دهند. سازمان تجارت جهانی تااکنون از انجام این کار خودداری کرده است.

در برخی از قراردادهای تجارتی به حقوق کارگر رسیدگی کرده است، طورمثال در سال 1992 موافقتنامۀ تجارت آزاد امریکای شمالی (NAFTA) اولین توافقنامۀ تجارتی که شامل یک موافقتنامۀ در مورد نیروی کار بود تحت نام "توافقنامۀ امریکای شمالی در مورد همکاری کارگری (NAALC). متأسفانه این موافقتنامه مؤثر نبوده است. توافقنامۀ امریکای شمالی در مورد همکاری کارگری (NAALC) نتوانست یک دادگاه بینالمللی یا سیستم نظارتی را برای اطمینان از اجرای ستندردهای کار ایجاد کند. این موافقتنامه همه کشورهای اشتراک کننده را ملزم به اصلاح قانون کار آنها نمیکرد و نتوانست حقوق کارگران را محافظت نموده یا بهبود بخشد.

موافقتنامههای تجارتی گهگاهی باعث بهبود سلامت شغلی در کشورهایی میشود که در آنها قوانین کار و سلامت شغلی وجود ندارد. طورمثال، در پرو (کشوری در امریکای جنوبی)، یک توافق تجارتی با ایالات متحدۀ امریکا قانونی را ترویج کرد که براساس آن محلات کار باید کمیتههای مشترک سلامت و ایمنی تشکیل دهند. اما این توافق شامل به رسمیت شناختن این ابتدائیترین حق کارگری نمیشد – که کارگران میتوانند سازماندهی کنند و بصورت دسته جمعی چانهزنی نمایند.

اصول سازمان ملل متحد در مورد تجارت و حقوق بشر برای آن ساخته شد تا از کارگران در برابر قواعد تجارتی در تجارت بینالمللی که "منفعت را بر مردم مقدم میدارد" محافظت نماید. این اصول بر شرکتها (کمپنیها) فشار وارد میکند تا به حقوق بشر جهان احترام بگذارند و از قوانین کار کشوری که فابریکه در آن واقع است و نیز از ستندردهای کار کشور اصلی برند جهانی پیروی کنند. بااین حال، اجرای این اصول غیر ممکن بوده است زیرا اصول تجارت و حقوق بشر میکانیزم تعمیل کننده یا اجرایی ندارد.

استفاده از توافقات تجارتی برای محافظت از حقوق کارگران

پس از آن که توافقنامۀ تجارت آزاد جمهوری دومینیکن - امریکای مرکزی - ایالات متحدۀ امریکا معروف به ،CAFTA-DR توسط گواتمالا در سال 2006 امضاء شد، در حالی هنوز معاهده در حال مذاکره بود، دورۀ کوتاه رفتار خوب کارفرما ناگهان پایان یافت. با بازگشت به سلوک دهههای گذشته کارگرانی که برای احقاق حقوق خود تلاش داشتند مورد آزار و اخراج قرار گرفته و حتی به قتل رسیدند. در سالهای پس از امضای این توافقنامه، 68 عضو اتحادیه کشته شدند اما تا سال 2014 هیچ واکنشی از جانب دولت صورت نگرفت و هیچ بازداشتی انجام نشد.


درسال 6 ،2008 اتحادیۀ گواتمالایی و فدریشن اتحادیههای ایالات متحده AFL-CIO شکایتی را به ادارۀ تجارت ایالات متحده علیه نقض قوانین کار آن کشور و ستندردهای بینالمللی کار توسط کشور گواتمالا ارائه داشتند. در سال 2009 دولت ایالات متحده امریکا متوجه شد که گواتمالا قوانین خود را نقض میکند و به کارگران اجازه نمیدهد برای داشتن اتحادیه سازماندهی کنند، دستمزد قانونی را پرداخت نکرده، باوجودی که پول از تنخواه کارگران کسر شده بود بیمه صحی به آنان نداده است و از این قبیل تخطیهای دیگر از قانون.


اتحادیهها و سایر سازمانها یک کمپاین بینالمللی را به راه انداختند تا ایالات متحده را وادار کنند که گواتمالا را برای احترام به حقوق کارگران تحت فشار قرار دهد. این کمپاین 5سال در ایالات متحده امریکا و گواتمالا به طول انجامید تا بالآخره این دولتها توافق کردند که یک پلان اجرایی را امضاء کنند که در آن هر دو دولت ملزم بودند تا قانون کار را در کشورهای خود تطبیق نمایند. اما حتی پس از امضای این توافقنامه بازهم کارفرمایان حقوق کارگران را انکار میکردند.


شرایط در گواتمالا بدتر شد. خشونت و کمبود کار مردان، زنان و اطفال بیشتری را مجبور به مهاجرت به ایالات متحده کرد. در نهایت، برای اولین بار نمایندۀ تجاری ایالات متحدۀ امریکا در سپتامبر 2014 اقدام به حکمیت نمود و فشار بر گواتمالا و ایالات متحد امریکا افزایش یافت تا به توافقات خود عمل کنند. هرچند اینکار زندگی کارگران را فوراً بهبود نمیبخشید اما برای کارگران مهم بود زیرا نشان میداد که حقوق کارگران میتواند بر توافقات تجارتی اثر گذار باشد. درسی که از توافقنامۀ CAFTA-DR میتوان گرفت این است که هرچند توافقات تجارتی در ُکل برای کارگران بد باشند، مقررات کاری میتواند برای جلب توجه بینالمللی و اعمال فشار بر کارفرمایان بد و دولتهایی که به شرکتها اجازه میدهند تا حقوق کارگران را نقض کنند، مورد استفاده قرار گیرد.



Wgthas appa Page 460-1.png




This page was updated:۱۲ Jul ۲۰۲۴