زنان دارای معلولیت اگر موارد ذیل را داشته باشند، در خطر بیماری روانی خواهند بود:
سابقۀ داشتن مشکلات صحت روانی.
از دست دادن اعضای خانواده ویا جدا شدن از خانواده.
شاهد واقعات خشونت بوده ویا همسری دارد که خشونت میورزد.
داشتن حمایت اجتماعی اندک و ناکافی.
یک خانم دارای معلولیت در صورتی که یکی از این علایم را داشته باشد، بیماری روانی خواهد داشت:
شنیدن صداها ویا دیدن چیزهای غیرمعمول که دیگران آنرا شنیده یا دیده نمیتوانند (برسامات یا Hallucinations.)
داشتن عقاید عجیب که در زندگی روزانه و عادی خانم مداخله میکند (اوهام یا – Delusions) طورمثال، خانم فکر میکند که همسایهها کوشش میکنند که او را به قتل رسانند.
خانم به خود هیچ توجه ندارد – طورمثال، لباس نمیپوشد، خود را پاک نمیکند ویا غذا نمیخورد.
سلوک عجیبی پیدا کرده است، مانند گفتن الفاظ بی مفهوم.
علایم مشابه میتواند از سبب بعضی امراض، مسمومیتها، خوردن بعضی دواها، استفاده از مخدرات ویا تخریبات دماغی بوجود آید. اشخاصی که بیماری روانی ندارند بعضی اوقات طوری عمل مینمایند که گاهی دیگران را به فکر مریضی روانی میاندازد، بخصوص اگر این سلوک ارتباط به عقاید ویا رسوماتی داشته باشد که در تمام جامعه مشترک نباشد. طورمثال، اگر خانم میگوید که در رویایش برایش هدایتی رسیده، ممکن است مقصدش همان الهاماتی باشد که منبع سنتی و عقیدتی دارد و نه این که از برسامات ویا بیماری روانی در رنج است. این علایم نیز بسیار امکان دارد که یک مریضی روانی را نشان دهد در صورتی که دفعات تکرار آن زیاد باشد ویا به اندازۀ قوی باشد که خانم را در پیشبرد کارهای روزانه به مشکل مواجه سازد.
دریافت مواظبت برای بیماری روانی
هرچند در بیشتر جاها اعضای خانواده از کسانی که بیماری روانی دارند مواظبت بعمل میآورند، بهتر خواهد بود تا در عین زمان توسط یک کارکن صحی آموزش دیده صحت روانی نیز تداوی گردد. در بعضی حالات تداوی دوائی لازمی است اما هیچگاه نباید به تنهایی از تداوی دوائی استفاده بعمل آید.
طبیبهای محلی اغلب یک نقش مهم در تداوی بیماریهای روانی دارند. یک طبیب محلی که از همان جامعه ایست که بیمار روانی در آن زندگی مینماید، ممکن است خودش یا خانوادهاش را بشناسد، او را بهتر درک نماید و درک واضح از آن فشارهای روانی دارد که خانم تجربه نموده است. بعضی طبیبان محلی تداویها یا مناسک مذهبی را استفاده مینمایند که به خانم کمک خواهد کرد تا بر مشکلات خویش فایق آید.
بدون در نظرداشت نوع تداوی، با یک بیمار روانی باید همیشه با مهربانی، احترام و با حفظ وقار برخورد شود.
جوانیتا، ضرور نیست در مورد چیزی تشویش داشته باشی. من متوجه اطفال میباشم..
مهمترین بخش هر تداوی حمایت و مواظبت خانواده و دوستان میباشد.
سوالات ذیل را قبل از تصمیم گرفتن برای تداوی بیماری روانی پرسان نمایید:
مقصد هر یک از قدمها برای تداوی چه میباشد؟
توقع میرود تا چه واقع شود؟
در صورتی که شخص بیمار برای خودش ویا به دیگران خطرناک نباشد، آیا میتواند در حالی که در خانه باشد ویا در جامعه یکجا با دیگران زندگی کند، مواظبت صحت روانی را دریافت نماید؟
آیا اعضای خانواده در تداوی اشتراک خواهند داشت؟
آیا شخصی که تداوی میکند در جامعه مورد احترام میباشد؟
آیا کدام یکی از تداویها سبب ضرر فزیکی یا باعث شرم اجتماعی میشوند؟ اگر لازم است که یک بیمار در شفاخانه تداوی گردد، همیشه قبل از بستر نمودن مریض در آنجا، تقاضای دیدن بخشها و
ساحات مختلف مرکز صحی را بنمایید. خود را متیقن سازید که شفاخانه پاک است، بیماران مصوون اند و میتوانند با ملاقات کنندگان ببینند و همچنان بصورت منظم توسط کارکنان صحت روانی آموزش دیده تحت تداوی قرار میگیرند. بیماران باید برای گشت و گذار آزاد باشند، بدون اینکه برای خود و دیگران ایجاد خطر نمایند. همچنان باید متیقن باشید که میدانید برای خارج ساختن بیمار از شفاخانه چه کاری را باید انجام دهید.