Hesperian Health Guides
اسباب معمول مشکلات صحت روانی
ویکی-سلامتی > رهنمای کارگران برای ایمنی و سلامت > فصل :27 فشار عصبی و صحت روانی > اسباب معمول مشکلات صحت روانی
همه افرادی که مشکلات تشریح شده در این فصل را دارند، دوچار مشکل صحت روانی نمیشوند. اکثراً زمانی بیشتر احتمال ابتلا به یک مشکل صحت روانی موجود است که فشارهایی که فرد با آن مواجه میشود بیشتر از توانایی او برای مقابله (مدیریت مشکلات) باشد. گاهی اوقات مشکلات صحت روانی علت قابل شناسائی ندارند و ما نمیدانیم چرا یک فرد به آن مبتلا شده است. صرف نظر از سبب آن، افرادی که از مشکلات صحت روانی و عاطفی رنج میبرند برای صحبت در مورد مشکلات خود و دریافت کمک از یک کارکن صحی، نیاز به حمایت و کمک دارند. کارفرمایان باید تحت فشار قرار گیرند تا شرایطی را که برای کارگران مشکل ایجاد میکنند، در کارخانه تغییر دهند.
Contents
ترس
ترس نوع خاصی از فشار روانی یا استرس است. ترس اغلب عمداً توسط رئیس و سوپروایزران ایجاد میشود تا کارگران را کنترول نموده و آنها را از سازماندهی باز دارند. وقتی مدیریت کارخانه کارگران را تهدید به اخراج، شامل لیست سیاه شدن، خشونت و سایر انواع انتقام گیری مینمایند، احتمالاً قانون را زیر پا گذاشته و حقوق بشری کارگران را نقض میکنند. این رفتارها حتی اگر به طور قابل دید به شما آسیب نرسانند، میتوانند به سلامت روانی شما آسیب وارد کنند. مراجعه شود به فعالیت مورد "باهم در مقابله با ترس"
غلبه بر ترس
ما خیلی میترسیدیم که رئیس و افراد اوباش او با ما چه خواهند کرد. هیچ کس نمیخواهد صدمه ببیند یا شغل خود را از دست بدهد. اما میدانستیم که این ترساندن و تهدید به خشونت قویترین ابزار آنها است و باید بر آن غلبه کنیم، کنارهم بایستیم و برای حقوق خود به عنوان کارگران، زنان و انسانها مبارزه کنیم.
نبود امنیت اقتصادی
افرادی که در فابریکه کار میکنند نیاز به کسب درآمد دارند. وقتی عاید معین نیست، وقتی بیکاری بقا ویا رفاه تمام خانوادۀ شما را تهدید میکند، این حالت میتواند ترس و فشار روانی (استرس) را برای کارگر ایجاد کند. مالکان کارخانهها اغلب تهدید میکنند که وظایف را کاهش میدهند یا از آن منطقه میروند که باعث میشود کارگران از دوام وظیفۀ خود در ترس بسر برند. از آنجایی که بسیاری از کارفرمایان کارگرانی را که شکایت میکنند، تهدید به اخراج مینمایند. ترس میتواند شما را در مقابل بیعدالتی ساکت نگه دارد.
حجم کار
بدن ما برای سلامتی نیاز به استراحت دارد و همچنان ذهن ما نیز به استراحت ضرورت دارد. ساعات کار طولانی همه روزه که در تعطیلات آخر هفته نیز ادامه مییابد، بدن و ذهن ما را تحت فشار قرار میدهد. اضافه کاری نیز زمانی را که با خانواده و دوستان میگذرانیم و بخش مهمی از داشتن روابط سالم است، محدود میسازد. ساعات زیاد کاری میتواند در ما احساس انزوا، تنهایی و فرسودگی را بوجود آورد.
خطوط تولید خیلی سریع حرکت کنند و کارگران نتوانند هر قطعۀ کاری را بخوبی انجام دهند.
بدن و ذهن شما به وقفههای کوچک زیادی در طول روز نیاز دارند تا بتوانید حرکات کششی انجام داده، استراحت نمایید و سلامت شما حفظ گردد. برخی از کارخانجات سهمیههای تولید را به اندازۀ افزایش میدهند که به شما این احساس را میدهد که هرگز نمیتوانید موفق باشید. هربار که به هدف تولید خود میرسید، دوباره افزایش سهمیه مطرح میشود!
روابط کاری
روابط با رئیس، سوپروایزر، نگهبانان و سایر کارگران میتواند استرسزا باشد. افراد دیگر میتوانند زندگی را در محل کار و خارج از کارخانه آسانتر ویا دشوارتر کنند. تغییر این روابط میتواند بسیار سخت باشد، بخصوص با افرادی که بر وظیفه یا دستمزد شما کنترول دارند.
داشتن حس اتحاد قوی با سایر کارگران میتواند یک راه مبارزه برای مساوی شدن روابط با رئیس و اتحادیه باشد. اما رؤسا اغلب به کارگران کار انفرادی یا منزوی میدهند یا آنها را از صحبت کردن یا ارتباط گرفتن با همکاران شان منع میکنند و این باعث میشود تا به سختی احساس کنید که همۀ شما بخشی از یک جامعه هستید.
عزت نفس
عزت نفس و ارزشدهی به خود ناشی از باورهایی است که با آنها بزرگ شده ایم و روابط ما را در کار، جامعه و خانوادۀ ما بیان میکند. عزت نفس خوب بخش مهمی از سلامت روانی و عاطفی است. وقتی خود را با دید مثبت ببینیم، بهتر میتوانیم مشکلات روزانۀ خود را مدیریت کنیم.
برای بسیاری از کارگرانی که بیشتر وقت خود را به کار و زندگی در داخل چاردیواری کارخانه و دور از خانواده و دوستان میگذرانند، عزت نفس عمدتاً توسط وظیفه تعریف میشود. مواجه شدن با کارهای تکراری و یکنواخت، داشتن وقفۀ کاری یا رخصتی کمتر، داشتن رؤسایی که برای صدمه زدن به کارگران داد و فریاد میزنند و نداشتن وقت برای دوستیابی و ایجاد روابط، میتواند برای کارگران مشکلات روانی را ایجاد نماید.
محیط کار
بسیاری از شرایط بد در محل کار میتواند باعث ایجاد اضطراب و استرس برای کارگران شود، مانند سر و صدای زیاد، نور زیاد یا نور کم، درجۀ حرارت خیلی گرم یا خیلی سرد، انجام کارهای تکراری و کار با مواد کیمیاوی که ممکن است به شما آسیب برساند. همچنان هنگامی که تسهیلات کافی برای دستشویی یا تشناب نباشد، حریم خصوصی وجود نداشته باشد ویا این تسهیلات همیشه کثیف باشند، نیز میتواند صحت روانی را متأثر سازد. تسهیلات غذاخوری غیرصحی یا مزدحم نیز میتواند برای کارگران ایجاد استرس نماید.
صدمات و جروحات محل کار
بدیهی است که صدمات و جروحات محل کار به سلامت جسمانی کارگر آسیب میرساند. اما این صدمات همچنان میتوانند به صحت روانی کارگر و سایر کارگرانی که شاهد واقعات هستند، آسیب وارد نماید. تجربۀ صدمات و جروحات، چه خود شما به آن مواجه شده باشید و چه ناظر وقوع آن بر دیگران بوده باشید، میتواند باعث شود کارگر احساس کم ارزش بودن، ناامنی، ترس، درماندگی و ناتوانی در اعتماد به دنیا یا افراد اطراف خودش پیدا کند. حتی بدون آن که واقعاً بدانید چقدر بر ذهن شما سنگینی میکند، ممکن است سالها تحت تأثیر ترضیض یا صدمات ناشی از آن باشید.
اغلب هنگامی که صدمه یا حتی مرگ در یک کارخانه اتفاق میافتد، بازهم برای افراد فرصتی برای رسیدگی به احساسات شان فراهم نمیگردد. در بدترین قضایا، مدیریت کارخانه از توقف روند تولید امتناع میورزد تا اذعان دارد که مشکلی رخداده است. تمام کارگران کارخانجات بعد از یک حادثۀ وخیم دچار مشکلات صحت روانی میشوند.
قرار گرفتن در معرض مواد کیمیاوی سمی نیز میتواند باعث مشکلات روانی گردد. در این گونه موارد، تفکیک مشکل صحی جسمانی از مشکل صحی روانی بسیار دشوار است. آسیبهای فزیکی ویا حالات مزمن نیز میتوانند باعث مشکلات صحت روانی شوند که در این جمله از دردهای مزمن، عوارض جانبی دواها و صدمات سر میتوان نام برد. این مشکلات اغلب زمانی بدتر میشوند که کارگران از ترس انتقام جویی یا از دست دادن شغل خود صدمات را پنهان میکنند.
نقل مکان به محل جدید
کارخانجات صادراتی با وعدۀ وظیفه و کسب عاید افراد را از مسافتهای طولانی جذب میکنند. بخصوص زنان جوان اغلب از خانواده و جامعۀ خود دور میشوند تا در کارخانجات کار پیدا کنند. گاهی اوقات کارخانجات طوری برنامه ریزی میکنند تا کارگران را از فواصل بعید به آنجا بکشانند و برای کارگران در نزدیکی یا حتی در بالای فابریکه لیلیه (محل زندگی مشترک) میسازند. صرف نظر از این که فابریکه مسکن فراهم میسازد یا خیر، زندگی دور از خانواده، جامعه، فرهنگ و نظم معمول زندگی، میتواند باعث احساس تنهایی و دلتنگی شما شود.
تنهایی
دوری از افرادی که آنها را دوست دارید و به شما اهمیت میدهند اغلب دشوار است. ملاقات با افراد دیگر و یافتن دوستان جدید میتواند سخت باشد بخصوص اگر شما از مناطق و فرهنگهایی آمده باشید که با آنها متفاوت است و اگر از ساعات طولانی کار خسته شده باشید.
حالات زندگی گروهی
مزدحم اطراف کارخانه تهیه نماید، کارگران اغلب مجبور میشوند تا با افرادی که به خوبی آنها را نمیشناسند با محدود بودن حریم خصوصی زندگی کنند. برای افرادی که قبلاً فقط با خانوادۀ خود زندگی میکردند، یا از مناطق روستایی میآیند که همیشه این امکان را داشتند تا محل خلوتی برای خود پیدا کنند، این حالت میتواند بسیار استرس آور باشد. این فشار یا استرس روانی اغلب زمانی بدتر میشود که شرایط از نظر فزیکی نیز خطرناک باشد، مانند ازدحام بیش از حد، ناکافی بودن خروجیها، خطر حریق، عدم موجودیت تسهیلات کافی برای شستشو و حفظالصحه و ناپاک بودن کفتریا و محلات آشپزی و غذاخوری.
جوامع و خانوادههای ما
وقتی افراد جوان بخصوص زنان جوان در کارخانجات شروع به کار میکنند، زندگی آنها و روشهای سنتی جوامع آنها شروع به تغییر میکند که ممکن است هم خوب و هم بد باشد. مردم شروع به رابطۀ متفاوتی با زمین میکنند و جوانان ممکن است نحوۀ زراعت و کشاورزی را فراموش کنند.
کسب و کارهای جدید ممکن است افراد بیگانه، افزایش سر و صدا، ترافیک مزدحم، جرم و جنایت و آلودگی را به یک منطقۀ بیاورند که در سابق روستایی بوده است. روابط درون خانواده و احترام به اعضای مسن جامعه ممکن است تغییر کند و منجر به فشار روانی (استرس) برای کارگران و همچنین برای افرادی شود که حتی در کارخانهها کار نمیکنند. هنگامی که زندگی آنقدر تغییر میکند که روشهای قدیمی برای مقابله دیگر جواب نمیدهد، ممکن است افراد دچار مشکلات صحت روانی شوند.
مجموعهای دیگری از تغییرات ممکن است در خانوادهها زمانی رخ دهد که ناگهان زن خارج از منزل کار میکند و مرد ممکن است کمتر عاید داشته باشد ویا در خانه یا نزدیک خانه باشد و بیشتر به مواظبت از خانواده بپردازد. گاهی اوقات این تغییرات در نقشها و عملکردهای جنسیتی میتواند خوب باشد: زنان ممکن است استقلال بیشتری کسب کنند و مردان ممکن است یاد بگیرند که برای کار تربیت اطفال و حفظ خانواده ارزش قایل شوند. اما این گونه تغییرات بخصوص زمانی که بر مردم تحمیل میشوند و نتیجۀ انتخاب و تصمیمات خود آنها نیستند، میتوانند مضر باشند. و از جانب دیگر تغییر اگر خواسته باشد یا ناخواسته، اغلب فشارهای روانی بیشتری به روابط خانواده وارد میکند.
مشکلات خارج از کار
وقتی یکی از اعضای خانواده بیمار میشود یا یک ازدواج به مشکلاتی روبرو میشود ویا یک دوست به شهر دوری نقل مکان مینماید، فشار روانی (استرس) را افزایش میدهد. کارفرمایان وقتی به کارگران زمان یا انرژی کافی برای رسیدگی به مشکلات خارج از کارخانه بدون ترس از دست دادن وظیفه نمیدهند، فشارهای روانی را بیشتر افزایش میدهند.
